a.
مبانی نظری
پژوهش
b.
مفهوم
شناسی
واژه فرهنگ جهادی از
اصطلاحاتی است که در اوایل دهه هشتاد بهوسیله مقام معظم رهبری استفاده شده است.(۱۳۸۲/۱۰/۱۴
بيانات در ديدار جمعي از کشاورزان). برای درک مفهوم بهتر این اصطلاح، ابتدا دو واژه
فرهنگ و جهاد را توضیح میدهیم.
فرهنگ در لغت به معانی: هوش،
عقل، دانش، ادب، تربیت درست، هنر، فضیلت اخلاقی، کتاب لغت و... آمده است.(رک:دهخدا،1373،ج24،ص917؛
معین،1381، ج2، ص1176)
برای فرهنگ در اصطلاح
جامعه شناسی تعاریف متعددی ارائه شده است. برابر یکی از تعاریف، فرهنگ یعنی بیرون
کشیدن مجموع دانستنیها و نیروها و استعدادهای نهفتهی افراد یک ملت برای پربار
کردن پدیدهها و خلاقیتهای ناشناختهی آدمی (محمودي بختياري، 1368، ص30-34). این معنی
با معانی لفظی و ترجمههای خارجی این واژه نیز هماهنگی دارد. زیرا در اصطلاح بینالمللی
واژه کالچر (Culture)، از واژهی لاتینی کالچورا (Cultura)، گرفتهشده
که خود از کالچورر (Culturer)، به معنی پروراندن، رویاندن، باروری و یا
پرداخت و آرایش زمین و درخت است.
مقام معظم رهبری گوید: فرهنگ،
یعنی خلقیات و ذاتیات یك جامعه و بومی یك ملت، تفكراتش، ایمانش، آرمانش، اینها تشكیلدهنده
مبانی فرهنگ یك كشور است»(خامنهای، 1391،ص85).
جهاد در لغت از ریشه «جَهد
و جُهد» به معنای مشقت و زحمت و همچنین به معنای توان و طاقت است(راغب
اصفهانی،1412ق،ص101). جنگ را از آن جهت جهاد گویند که تلاش توأم با رنج است(قرشی،
1371، ج2،ص77-78).»
صاحب جواهر در تعریف اصطلاحی جهاد میگوید: جهاد بذل جان و مال و
توان در راه اعتلای اسلام و برپا داشتن شعائر دین است(نجفی، بی تا، ج21،ص3). شهید
ثانی نیز در شرح لمعه گوید: در شرع مقدس اسلام جهاد عبارت است از بذل جان و مال به
طریقی مخصوص برای جنگ با مشرکان و یا افراد باغی در راه اعتلای کلمه اسلام.(جبعی عاملی،1410ق، ج2، ص379)
از نگاه مقام معظم رهبری،
جهاد بر دو رکن استوار است یک جّد و جهد و دیگری وجود دشمن.(بیانات در آغاز درس خارج
فقه - 1373/06/20)
از مجموع آنچه گذشت میتوان
نتیجه گرفت که فرهنگ جهادی یعنی مجموعهای از شناختها، باورها، ارزشها، گرایشها،
رفتارها و کردارها و روشهای رسیدن به اهداف والا که باعث آبادی دنیا و آخرت انسان
میشود. ازاینرو فرهنگ جهادی، دارای عناصر متعددی میباشد که نتیجه آن ایجاد
آرمانشهر اسلامی و مدینه فاضله قرآنی است.
c.
اهمیت و
ضرورت
تبیین «نظریه مقاومت» یکی
از دستورات صریح مقام معظم رهبری است:
نظریّهی مقاومت، یک
نظریّهی اصیل و درست است؛ هم در مقام نظر، هم در مقام عمل؛ از لحاظ نظری و از
لحاظ عملی -از هر دو جهت- باید [ترویج شود]. معنای نظری این است که تبیین کنید.
شما جوانها خیلی خوب میتوانید این نظریّهی مقاومت را تبیین کنید؛ هم در بین
خودتان و هم محیطی که در آنجا قرار دارید و هم حتّی در ارتباط با کشورهای دیگر و
جوانهای دیگر.(بیانات در دیدار دانشآموزان و دانشجویان۱۳۹۷/۰۸/۱۲) تبیین نظریه یاد شده بدون امعان نظر در مؤلفههای آن امکان پذیر
نیست. ایجاد، تثبیت و تقویت مقاومت اسلامی در جامعه بدون توجه به «فرهنگ جهادی»
امکان ندارد. از این رو می توان فرهنگ جهادی را از مقومات و پایههای اصلی مقاومت
اسلامی دانست. از دیگر سو، همانگونه که نظریه مقاومت به نظریه پردازی نیاز دارد،
فرهنگ جهادی نیز همانند همه فرهنگها، نیازمند فرهنگ سازی است. برای فرهنگ سازی ،
مجاهدان جبهه فرهنگی علاوه بر سه ركن معروف ایمان، اقرار به لسان، عمل به اركان و
ایمان به جنان (قلب) به ركن چهارمی نیز نیاز دارند و آن نشر آئین حق، اقامه دلیل بر
مبانی آن و زدودن آثار شك و تردید از قلوب بندگان خدا است. تبلیغ اینچنینی جز با
ایجاد فرهنگ جهادی در حوزه تبلیغ امکانپذیر نیست. در حدیثی پیامبر گرامی اسلام (صلیاللهعلیهوآله)
درباره ارزش كسی كه مردم را هدایت میكند و بهسوی خدا رهنمون میسازد میفرماید: ای
علی اگر خداوند به دستان تو انسانی را هدایت كند، از آنچه خورشید بر آن تابیده است
برای تو بهتر است»(ری شهری، 1416ق، ج2،ص22). هدایت یادشده میتواند فردی و یا اجتماعی باشد و با ایجاد
فرهنگ جهادی است که میتوان جامعهای را هدایت کرد
ایجاد فرهنگ جهادی باعث
میشود جامعه، پرتلاش، سختکوش، شکستناپذیر، قوی و پرنشاط شود. افراد جامعهای که
فرهنگ جهادی در آن حاکم است، خود را مجاهد درراه خدا میبینند از این رو شکست و
خستگی در آنها راه ندارد.
از نگاه قرآن، در کنار
رهبری جامعه، مردم نیز وظیفه دارند استقامت ورزند که این مهم جز در سایه فرهنگ
جهادی امکان پذیر نیست. آيه 112 سوره هود بر ضرورت استقامت عمومی همه افراد جامعه
دلالت دارد. خداوند در اين آيه ميفرمايد «فَاسْتَقِمْ كَما أُمِرْتَ وَ مَنْ تابَ
مَعَكَ»
استقامتي عمومي که در آيه
از همه مؤمنان خواستهشده، تنها در سایه فرهنگ جهادی قابل دستيابي است.
اگر در جامعهای فرهنگ جهادی حاکم باشد، افراد
آن جامعه با مقاومتی جانانه، بدون هراس از مشکلات، همه تلاش خود را به کار خواهند
گرفت تا کارها به بهترین نحو انجام شود و محبوب خداوند می شوند؛ چنانکه پیامبر
اکرم(صلیاللهعلیهوآله)، علت دقت فراوان خودش هنگام دفن سعد بن معاذ
را همین نکته دانست(صدوق،1417ق،ص385).
در بررسی سیره پیامبر
روشن میشود که آن حضرت بارها پیروان خودش را به محکمکاری و انجام عمل به بهترین
وجه آن دعوت کرده است(ری شهری، 1416ق ).
فرهنگ جهادی همانند دیگر فرهنگهای خرد
و کلان، میبایست با تمرین و تکرار ایجاد و نهادینهشده و بهعنوان شاکله شخصیتی
فرد و به شکل ملکه در جامعه درآید. در این صورت است که میتوان از انسان و جامعه،
انتظار فرهنگ جهادی داشت. از نگاه قرآن هرکسی چنان عمل میکند که شاکله و شخصیت
وجودیاش شکل گرفته است(اسراء،84).
d.
پیشینه
پژوهش
کتاب یا مقاله ای با
موضوع تحقیق پیش رو یافت نشد. آثاری که در پاره ای از ریز موضوعات، با این پژوهش
هم افق هستند عبارتند از
1. طراحی مدل فرهنگ جهادی مبتنی بر مبانی دینی و ارزش
های انقلاب اسلامی در دانشگاه اسلامی نویسنده: معدنی، جواد؛ حسین پور، داود؛ یاری،
معصومه؛ مجله: مدیریت در دانشگاه اسلامی، بهار و تابستان 1395، سال پنجم، شماره 1
2. الگوی «عمل جهادی» از دیدگاه امام خامنهای،
نویسنده: محمد علی زاده، اکبر؛ زارع، ساسان؛ مجله: مدیریت اسلامی، پاییز 1394، شماره
92
3. چیستی و مؤلفههای مدیریت جهادی نویسنده: حجازی فر،
سعید؛ مجله: مدیریت اسلامی، پاییز 1394، شماره 92
4. طراحی الگوی فرهنگ جهادی یکی از نهادهای انقلاب اسلامی،
نویسنده: فرهی، علی؛ سنجقی، محمدابراهیم؛ سلطانی، محمد رضا؛ محمدیان، یدالله؛ مجله:
پژوهش های مدیریت منابع انسانی، تابستان 1395، شماره 24
5. کار ویژههای حزب در حکومت اسلامی از دیدگاه رهبر معظم انقلاب نویسنده:
جمال زاده، ناصر؛ خزاعی گسک، مهدی؛ مجله: پژوهش های انقلاب اسلامی» زمستان 1395، شماره
19
6. ملی گرایی و وحدت اسلامی، تعامل یا تقابل؟
نویسنده: خلیجی اسکویی، محسن؛ ارسطو، عبدالکریم؛ مجله: مطالعات ملی، زمستان 1388، شماره
40
7. مؤلفههای فرهنگی گفتمان مقاومت اسلامی در جهان اسلام نویسنده: ناظمی اردکانی،
مهدی؛ خالدیان، صفرعلی؛ مجله: مطالعات سیاسی جهان اسلام، تابستان 1397، شماره 26
8. مبانی معرفت شناختی انقلاب اسلامی ایران و فرآیند
جهانی شدن نویسنده: پور احمدی، حسین؛ مجله: مطالعات انقلاب اسلامی، بهار 1389، شماره
20
چنانکه مشاهده می شود، در
هیچکدام از پژوهش های یاد شده، رابطه فرهنگ جهادی با مقاومت اسلامی تبیین نشده
است.
e.
عرصههای
هماهنگی فرهنگ جهادی با مقاومت اسلامی
فرهنگ جهادی شامل تمامی
عرصههای فردی، اجتماعی، اقتصادی، مدیریتی و... میشود. که در همه این عرصهها
فرهنگ جهادی با مقاومت ارتباط تنگاتنگی دارد. به دیگر سخن، وقتی فرهنگ یک جامعه،
به فرهنگ جهادی تبدیل میشود که همه آحاد جامعه، در هر مسئولیتی که هستند، با تمام
وجود در راستای اهداف والا و سوق جامعه بهسوی جامعه متعالی و متعادل و مدینه
فاضله اسلامی همکاری کرده و در برابر مشکلات مقاومت کنند. مقام معظم رهبری در این
باره میفرماید: «خداوند به کسانی که ثابتقدم در راه او ایستادگی کنند، وعده یاری
و پیروزی داده است و البته تحقق این وعده الزاماتی دارد که از مهمترین آنها جهاد و
مبارزه و تلاش خستگی ناپذیر در ابعاد مختلف سیاسی، فرهنگی، فکری، اقتصادی و نظامی است.
(بیانات در دیدار نایب رئیس دفتر سیاسی حماس و هیئت همراه با رهبر انقلاب، ۱۳۹۸/۰۴/۳۱
همچنین امام خامنهای در
تبیین عرصههای جهاد فرهنگی گوید:
«آنچه انقلاب اسلامی به مردم
ما داد، فرهنگ جهادی بود. فرهنگ جهادی در همهی صحنهها و عرصهها به كار میآید و
در زمینهی كارهای زیربنایی، كشاورزی و دامداری و امثال اینها هم از اوّل انقلاب،
روح و فرهنگ جهادی وارد میدان شد.(14/10/1382 ديدار با کشاورزان)
جهاد از جهت نوع ابزار و
وسیلهای كه با آن مبارزه صورت میگیرد، در احادیث(سجستانی، 1410ق،ج1؛ ری شهری،1416ق،ج1،ص447) و
منابع دیگر(کحلانی،1379ق،ج4،ص41؛
روحانی، 1413ق،ج13،ص11 ) سه قسم شده است که در هر سه، هماهنگی
فرهنگ جهادی با مقاومت اسلامی تبلور مییابد. همان گونه که در جهاد مالی و جانی، استقامت
باید، در جهاد علمی و فرهنگی نیز در برابر نیزههای استکباری، استقامت و قوام قلم
به کار خواهد آمد، قلم های لرزان و دانشهای فاقد استقامت، نه تنها باعث فلاح نمی
شود بلکه دانشمندانی، همانند بلعم باعور می سازد؛ که نمی توانند در مقابل هوای نفس
استقامت ورزند و سرانجامی جز شکست ندارند.(رک: أحقاف: 13)
در جهاد جانی ،مجاهد با حضور در عرصه جنگ با دشمن جان خود را در معرض
خطر قرار میدهد. عمده آیات به این نوع از جهاد مربوطاند؛ مانند (رک: توبه، 41و
88؛ صفّ، 11 و...) شرط پیروزی در این جهاد، استقامت مجاهدان است؛ چنانکه لزوم استقامت
دستور صریح قرآن کریم است:يَأَيُّهَا
الَّذِينَ ءَامَنُواْ إِذَا لَقِيتُمْ فِئَةً فَاثْبُتُواْ وَ اذْكُرُواْ اللَّهَ كَثِيرًا
لَّعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ(انفال،45)
بر اساس این ایه، نخستين شرط پيروزى تصميم بر پايدارى و ثبات است، آن
هم در هر سختى و مشقتى كه پيش آيد. (مدرسی، 1419، ج4، ص70) مطلب یاد شده در سفارش
های حضرت على (ع) به محمد بن حنفيه به هنگامى كه پرچم نبرد جمل را به دست او مىسپرد
نیز آمده است: «اگر كوهها از جاى بشوند تو از جاى مشو. دندانها به هم بفشار و سر به
خدا بسپار و پاى در زمين بفشار و چشم بر كرانه سپاه بگمار و بيم به خود راه مده كه
پيروزى از سوى خداست». (نهج البلاغة،خطبه 11)
دستور استقامت در آیه شریفه به همه اهل ایمان است، پس جامعه اسلامی
باید استقامت ورزد ولی اما تصميم بر پايدارى اجتماعی نیز نيازمند اراده پولادین
آحاد جامعه و عزم عمومی آنان برای جهاد است. اين اراده قوى زمانى حاصل مىشود كه
افراد جامعه به ذكر خدا خو گرفته باشند. از همین رو در ادامه آیه از همه افراد با
ایمان می خواهد ذکر خدا را بسیار گفته و به یاد خدا باشند. زيرا ذكر خدا آدمى را ملزم
مىدارد كه اوامر حق تعالى را به اجرا در آورد و با وعدهها و وعيدهاى الهى و ثواب
و عقاب او آشنا گردد.(مدرسی، همان) انجام دستورات یاد شده تنها در سایه فرهنگ
جهادی امکان پذیر است.
با همگامی فرهنگ جهادی با مقاومت اسلامی، جهاد با
مال نیز به آسانی انجام می شود. جهاد مالی یعنی تأمین هزینههای مالی جهاد؛ مانند
تأمین هزینه ابزار جنگی و نیز نیازهای جهادگران و خانوادههای آنان(شنقيطي،1415ق،ج8،ص112؛قاسمی،1418ق،ج8،
ص220-221 ): که خداوند در آیاتی به این نوع از جهاد نیز فرمان داده است. (رک:توبه،
41، 44، 81، 88؛ صفّ،11 و...) فقها به استناد این آیات، تأمین هزینههای جهاد را
تا حد توان بر همه افراد جامعه واجب شمردهاند.(خویی،1410، ج1،ص367). درجهاد مالی
همه افراد جامعه وظیفه دارند به اندازه وسع و توان خودشان به جبههها کمک کنند،
انجام این دستور الهی بدون فرهنگ جهادی محقق نخواهد شد. جامعهای که فرهنگ جهادی
در آن حاکم نباشد، افرادش به فکر خود و مال اندوزی خواهند بود.
جهاد فرهنگی یعنی اقامه حجت و برهان در برابر
دشمنان اسلام و فراخواندن آنان به دین(کحلانی، 1379ق،ج4 ؛ مناوی،1415ق،ج2،ص490) همانگونه
که برخی از مفسران تصریح کردهاند، مراد آیه 73 سوره توبه كه به جهاد با منافقان
فرمان داده: جهاد فرهنگی است(ابن تیمیه،1408ق،ج16،ص135). خداوند در آیه 9 و آیه 73 این سوره میفرماید: «یا أَیهَا النَّبِی
جاهِدِ الْكُفَّارَ وَ الْمُنافِقینَ وَ اغْلُظْ عَلَیهِمْ وَ مَأْواهُمْ جَهَنَّمُ
وَ بِئْسَ الْمَصیرُ»
بسیاری از مفسران جهاد با کافران در این آیه را
مسلحانه تفسیر کردهاند ولی علامه طباطبایی جهاد با کافران در این آیه را نیز به
جهاد فرهنگی و کوشش روز افزون برای دعوت آنان و پیشگیری از فسادشان میداند(طباطبایی،1393ق، ج19، ص337). در حدیثی از امام صادق (علیهالسلام) میخوانیم كه فرمود:
رسول خدا هرگز با منافقی جنگ نكرد، بلكه پیوسته در تألیف قلوب آنها میكوشید(طبرسی،
1415ق،ج10،ص478). بنابراین مراد از جهاد با آنها
همان توبیخ و سرزنش و تهدید و انذار و رسوا ساختن آنها و یا در بعضی از موارد تألیف
قلوب آنها است(طوسی،1409ق، ج10،ص52). تعبیر به «وَ اغْلُظْ عَلَیهِمْ» نیز اشاره به
جهادی است که با سستى و نرمى همراه نباشد.(مدرسی، 1419ق، ج16، ص117) انجام این
دستور الهی جز با استقامت ، نهراسیدن و سست نشدن امکان پذیر نیست. از دیگر سو،
جهاد یاد شده به پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) اختصاص نداشته و شامل مؤمنان و
همه پیروان رسالت میشود(فضل الله،1419 ق،ج22،ص326) و بدون فرهنگ جهادی نمیتوان
به این آیه و دیگر آیاتی که درباره جهاد فرهنگی است جامه عمل پوشاند.
آیه شریفهی «فَلا تُطِعِ الْكافِرينَ وَ جاهِدْهُمْ
بِهِ جِهاداً كَبيراً (فرقان،52)» نیز به این نوع از جهاد اشاره دارد(مکارم شیرازی
ودیگران،1375؛طبرسی، 1415ق،ج7،ص273 ). خداوند در ابتدای
آیه از پیامبر اعظم می خواهد در برابر کافران استقامت ورزد و دعوت الهی سخت کوشی
کند(شوکانی،1414ق، ج4، ص94) و در ادامه از پیامبر(ص) می خواهد به وسيله قرآن با آنها
جهاد بزرگى كند. این آیه دلیل روشنی است بر اینكه جهاد فكری و تبلیغاتی در برابر وسوسههای
گمراهان و دشمنان حق از بزرگترین جهادها است. بدون شک این آیه نیز به پیامبر اکرم
اختصاص ندارد و جهاد با قرآن، جهاد فرهنگى ، سياسى ، اقتصادى و نظامى است، جهادی
فراگير، متكامل و مستمر.(مدرسی،1419ق، ج8، ص457)
f.
مؤلفههای
مقاومت
ساز فرهنگ جهادی
دانشمندان مسلمان از دیر باز مباحث اسلامی را به
سه بخش عقلیات، نفسیات و بدنیات تقسیم کردهاند. (مطهری، 1376،ج22، ص: 606)
عقلیات، همان عقايد هستند که به عقل و فكر مربوطند؛ نفسانیات، بخش اخلاق و به نفس و
ملكات و عادات نفسانى ارتباط دارد؛ بدنیات ، احكام مربوط به اعضا و جوارح هستند. (مطهری،
1376،، ج23، ص: 34) امروزه غالباً از مؤلفههای اعتقادی با واژه بینشی یا معرفتی
و از مؤلفههای اخلاقی با واژههای گرایشی و از مولفههای مربوط به اعضا و جوارج
با واژه کنشی یا رفتاری یاد می شود.
تقسیم سه گانه یاد شده در روان شناسی اجتماعی نیز
کاربرد دارد. از این منظر،تفاوت های افراد به سه جنبه شناخت، عاطفه و رفتار برمی
گردد. شناخت ، با اعتقادات و چگونگی یادگیری آنها و به عبارت دیگر با چگونگی مفهوم
سازی جنبه ایدئولوژی مرتبط است. در حیطه عواطف ، تأکید اصلی بر احساسات و نگرش ها،
است. رفتار نیز شامل آن چیزی است که فرد انجام می دهند و این که چگونه عمل می
کنند. (مظاهری،1390، ص71)
با مراجعه به قرآن کریم می توان مهمترین مؤلفهها و ویژگیهای نقش آفرین فرهنگ جهادی برای تقویت
مقاومت اسلامی، در حیطههای سه گانه را به شرح زیر شمارش کرد:
i.
مؤلفههای
بینشی یا معرفتی
1.
خدامحوری
مهمترین مؤلفه، روح و خمیرمایه فرهنگ جهادی، خدا محوری و بینش توحیدی
است که نقش بسزایی در تقویت مقاومت اسلامی دارد. توحيد اصل علوم، سرّ معارف، مايه
دين، بناى مسلمانى و فارق دوست از دشمن است و هر طاعتى بدون توحيد، بى ارزش و
سرانجام آن را تاريكى است. انسان موحد، همیشه خود را در محضر خداوند میبیند از
این رو در برابر مشکلات و ناراحتیها خود را نباخته و همانند امام حسین(ع) در سخت
ترین مشکلات استقامت می ورزد و شعارش این است که «هَوَّنَ عَلَيَّ مَا نَزَلَ بِي أَنَّهُ
بِعَيْنِ اللَّهِ.»(سیدبن طاووس،1348، ص117)
خدا محوری در «اخلاص»
نمود کاملی می یابد. اخلاص به معنای خالص كردن، پاك گردانیدن و برگزیدن (ابن
منظور، 1408ق،ج3،ص173-174؛ طریحی، 1408ق،ج4،ص168-168) و مقصود از آن در فرهنگ اسلامی، پاك كردن
نیت از غیر خدا و انجام دادن عمل برای خدا است(رفیق العجم،1999م، ص26؛ دهخدا، 1373،ج1،ص1294).
انسان موحدی که نگاه
توحیدی تمام وجود او را فرا گرفته باشد، همه چیز خودش را از خدا دانسته و می گوید:
«قُلْ
إِنَّ صَلاتی وَ نُسُكی وَ مَحْیای وَ مَماتی لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ»؛(انعام،162) بگو همانا نماز و نیاز و عبادات من
و حیات و ممات من مخصوص پروردگار عالمیان است.
از نگاه قرآن کریم،
استقامت با اخلاص رابطه تنگاتنگی دارد: در نگاه توحیدی قرآنی، تنها کارهایی که رنگ
خدایی دارد و با استقامت همراه است، دارای بهترین پاداش هاست: ما عِندَكُم يَنفَدُ
وَما عِندَ اللَّهِ باقٍ وَلَنَجزِيَنَّ الَّذينَ صَبَروا أَجرَهُم بِأَحسَنِ ما كانوا
يَعمَلونَ (نحل،96)
از دیگرسو، اخلاص نقش انکارناپذیری
در انواع جهاد دارد. از نگاه قرآن، مؤمنان برای خداوند و مخلصانه جهاد میکنند ولی
کافران، در راه طاغوت و برای او میجنگند(نساء،76). در دین اسلام، جهاد باید «فی
سبیل الله باشد»(بقره،218؛ نساء ،95؛ مائده،35-54؛ أنفال،72-74؛ توبه،19-20-24-81؛
عنکبوت،69) و جهاد فی سبیل الله یعنی جهاد مخلصانه و مبارزه مقدسی که بدون فرهنگ
جهادی و مقاومت اسلامی قابل دست یابی نیست.
مقام معظم رهبری نیز بر
تأثیر متقابل مقاومت و اخلاص تأکید کرده اند: اخلاص و تداوم کار،....تداوم، یک
عنصر جدیدی است غیر از خودِ اصلِ شروعِ عمل، فلذلک فادع و استقم کما امرت (شوری،
15)استقامت، یعنی همین کار را در همان خط و جهت درست دنبال کردن.
از نگاه آیتالله خامنهای،
امام امت سنگ بنای انقلاب را بر پایههایی قرار دادند که همه آنها را میتوان
بناهای اصلی برای ادامه انقلاب و نیز ایجاد فرهنگ جهادی دانست:
امام عزیز (ره)، با
ایمان و جهاد و اخلاص و عمل صالح خود، سنگ بنای حکومت اسلامی را در ایران گذاشت و
خدای متعال هم نصرت خود را بر او نازل کرد. پروردگار عالم اصدقالقائلین است که
فرمود: «والّذین
جاهدوا فینا لنهدینّهم سبلنا»(عنکبو:
69) ، «منکان
للَّه کان اللَّه له»(مجلسی،
1403 ق، ج85، ص319) ، «و لینصرن اللَّه من
ینصره»(حج،40). این آیات و
روایات، بیان حقیقت و واقعیت است.(بيانات
در مراسم بيعت فضلا و طلاب حوزهي علميهي مشهد ۱۳۶۸/۰۴/۲۰)
در کشور ما، جهاد و
مبارزه و تلاش و اخلاص در میان مردم نمود پیدا کرد و خدای متعال هم برکت داد و
پیروزی به دست آمد و اسلام حاکمیت یافت و قرآن عزیز شد و مسلمانها در دنیا اعتزاز
معنوی پیدا کردند و رویآوری به اسلام را افتخار خود دانستند و از مسلمان بودن
خویش خجالت نکشیدند.
برای فرهنگسازی، باید
آنچه بهعنوان فرهنگ معرفی میشود، در جامعه ریشه بدواند و در همه جامعه همگانی
شود تا نمود پیدا کند و بهصورت فرهنگی عمومی درآید که مردم به آن افتخار کنند و
گویا مقصود مقام رهبری ازجمله اخیر نیز همین نکته است.(همان)
وقتی میتوان در جامعه
فرهنگ جهادی را نهادینه کرد که اخلاص در جامعه نهادینه شود. کسی که فقط برای خدا
کار میکند، خستگیناپذیر است او دیگر به دنبال خواستههای شخصی خودش نبوده بلکه
تمام سعی خودش را برای رسیدن به اهدافش به کار میگیرد.(2/8/1389 ديدار با بسيجيان
استان قم)
خدامحوری به توحید خلاصه نشده بلکه دیگر اصول اسلامی نیز در
طول این اصل کلیدی و از مؤلفههای فرهنگ جهادی و در مقاومت اسلامی نقش آفرین
هستند. به عنوان نمونه ایمان به معاد و حیات اخروی یکی از اصول جهان بینی الهی، و
مهمترین اصل پس از توحید است که پیامبران الهی مردم را به آن دعوت کردهاند. (رک: نوح، آيات 18-17؛ عنکبوت، 17؛ غافر، 27؛ مریم، 33 و...)
بین معادباوری، فرهنگ
جهادی و استقامت اسلامی، رابطه تنگاتنگی وجود دارد و تقویت هر یک به تقویت دیگری
منجر خواهد شد. مؤمنان به آخرت، تسليم
محض فرمان الهىاند، حتّى اگر اجراىِ فرمان الهى به ايثار جان آنان بينجامد؛ از
همين رو آنان در جهاد با مال و جان ترديد نمىكنند و با عزمى راسخ و بدون تعلّل به
دنبال اداىِ وظيفه الهى خود مىروند، در حالى كه افراد بىايمان با طرح عذر و
بهانه اجازه مىخواهند، در ميدان جهاد شركت نكنند. (رک:توبه، 44- 45)
2.
ولایت مداری
یکی دیگر از مهمترین مؤلفههای فرهنگ جهادی و نقش آفرین در
تقویت مقاومت اسلامی، ولایت مداری است که از نبوت آغاز و درادامه به امامت رسیده و
به ولایت فقیه ختم میشود.
پیامبران همانند دیگر افراد جامعه بشریت هستند که بر آنها وحی
می شود(کهف: 110؛ فصلت: 6 و...)
امامت ادامه نبوت و
در لغت به معناى پيشوايى(معین، 1375: 1/346-347) پيشروى، و رهبرى و در اصطلاح، به
معناى رياست عمومى فردى خاص بر امور دين و دنياى مردم در دنيا بالاصاله يا به
جانشينى از پيامبر است، امامت داراى شئونى همچون رهبرى سياسى و زعامت اجتماعى و
مرجعيت دينى و تبيين و تفسير وحى و ولايت باطنى و معنوى است كه از اين جهت امامْ
حجت خدا در زمان، ولىّ الله و انسان كامل است (طباطبایی، 1348: 109-124. مطهری،
1377،ج 4، ص841-854 ) و چون امامت داراى شئون والايى است، شيعه آن را همانند نبوت
به نصّ و امر الهى و از اصول مذهب مىداند.(عابدی، 1377: 179. نراقی، 1403ق: 137)
در زمان غیبت امام معصوم، ولایتی که امام معصوم دارد به ولی
فقیه منتقل میشود. قرآن در آیات متعددی به
شرایط زمامدار و رهبری اشاره میكند؛ ازجمله:1. عدالت؛(هود: 113)
2. علم ؛(بقره: 247) 3. امانتداری؛(شعراء: 143)
4. توانایی و حسن تدبیر؛(بقره: 247) 5. یقین و پایداری و استقامت(سجده: 24) و ...
این شرایط در زمان حضور در
پیامبر و ائمه معصومان متبلور است و كاملترین
مصداق ویژگیهایی كه در آیات ذکرشده، پیشوایان معصوم علیهمالسلام و در عصر غیبت،
نزدیكترین افراد به معصومین هستند.
بنابراین یکی از مهمترین ویژگیهای اسلام ناب، اسلامی است که حاکم
آن معصوم یا نزدیك به عصمت باشد تا هم ازلحاظ احاطه علمی به احكام و قوانین الهی و
هم ازلحاظ شناخت اوضاع و احوال موجود و مصالح و مفاسد جزئی و هم ازلحاظ تقوی، ورع
و عدالت در عالیترین حد ممكن باشد.
رهبر جامعه اسلامی، خود الگوی فرهنگ جهادی و تقویت او بر همگان لازم است. (رک: نساء: 59؛ کلینی، 1375، ج1، ص67 و...)
رهبری و استقامت او یکی از پایههای اصلی فرهنگ جهادی است و وجود
رهبر جامع الشرایط و مقاوم از دستورات صریح قرآنی است: «فَلِذلِكَ فَادْعُ وَ اسْتَقِمْ
كَما أُمِرْتَ وَ لا تَتَّبِعْ أَهْواءَهُم»(شوری: 15) دراین آیه شریفه ، علاوه
بر جمله «اسْتَقِمْ كَما أُمِرْتَ»، جمله «وَ لا تَتَّبِعْ أَهْواءَهُم» نیز بر
لزوم مقاومت رهبری دلالت دارد. امام خامنهای در این باره گوید:
رهبری در جامعه اسلامی و
ایران اسلامی، گرهگشاست. رهبری، یعنی آن نقطهای که هرجا دولت - هر دولتی در
ایران - مشکلی داشته باشد، مشکلات لاعلاجش به دست رهبری حل میشود.... آنجایی که
میخواهند مردم را مأیوس کنند، رهبری است که امید به مردم میدهد. آنجایی که
میخواهند یک توطئه سیاسىِ بینالمللی برای ملت ایران بهوجود آورند، رهبری است که
قدم جلو میگذارد و تمامیت انقلاب را در مقابل توطئه قرار میدهد...آنجایی که
میخواهند در بین جناحهای گوناگون مردم، اختلاف ایجاد کنند، رهبری است که میآید
مایه الفت و مانع از تفرقه میشود. آنجایی که میخواهند صندوقهای انتخابات را خلوت
کنند و مردم را از حضور در پای صندوقها و رأی دادن مأیوس نمایند، رهبری است که به
مردم الگو میدهد و میگوید که انتخابات وظیفه است. آنگاه مردم اعتماد میکنند، وارد میشوند و حماسه
عظیمی میآفرینند. آنجایی که جایگاه ابراز نظر مردم در مسائل انقلاب است، چشم مردم
به دهان رهبری است....(۱۳۷۶/۰۹/۰۵)
3.
بصیرت
یکی دیگر از ویژگیهای
بینشی فرهنگ جهادی که باعث تقویت مقاومت اسلامی می شود، بصیرت است. بصیرت، در لغت به معنای عقیده قلبی، شناخت،
یقین، زیركی و عبرت آمده(ابن منظور، 1408ق، ج2،ص418) و در اصطلاح، عبارت است از
قوهای در قلب شخص، كه به نور قدسی منوّر بوده، بهوسیله آن حقایق اشیا و امور را
درك میكند، همانگونه كه شخص، بهوسیله چشم، صُوَر و ظواهر اشیا را میبیند.(تهانوی، 1996 م) برخی گفتهاند: بصیرت، معرفت و اعتقاد حاصلشده در
قلب، نسبت به امور دینی و حقایق امور است.(فراهیدی، 1414ق، ج1،ص166) مقام معظم رهبری بصیرت را به «با چشم باز نگاه کردن»
تفسیر کرده است.(بيانات در ديدار جمعي از دانشجويان ۱۳۹۵/۰۴/۱۲)
خلاصه اینکه بصیرت در دین
یعنی روشنبینی عمیق در دین و با چشم باز راه دین را برگزیدن و پای آن مقاومت كردن
همانکه خداوند به آن مؤمنان را میستاید: مؤمنان واقعی تنها كسانی اند كه به خدا و
رسولش ایمان آورده سپس هرگز شك و تردیدی به خود راه ندادند و با اموال و جانهای
خود در راه خدا جهاد كردند اینان راستگو هستند(حجرات،15).قرآن کریم در آیات فراوانی به بصیرت اشاره کرده است(انعام،50؛
هود 18 الی 23).
اهمیت بصیرت در دین بهقدری
است که در روایات متعددی ائمه به ما آموختهاند که از خداوند طلب بصیرت در دین
کنیم(کلینی،1375،ج3، ص549)
با افزایش بصیرت جامعه میتوان
روح فرهنگ جهادی و مقاومت اسلامی را در جامعه دمید. مقام معظم رهبری در این باره
میفرماید:
جهاد در صحنههای مختلف،
وظیفهی ماست و ضامن پیشرفت و پیروزی ماست. در صحنهی سیاسی هم جهاد هست، در صحنهی
فرهنگی هم جهاد هست، در صحنهی تبلیغاتی و ارتباطاتی هم جهاد هست، در صحنههای
اجتماعی هم جهاد هست. جهاد فقط جهاد نظامی نیست؛ انواع و اقسام عرصههای زندگی
بشر، عرصهی جهادند.
جهاد در عرصههای مختلف، جز با ایجاد فرهنگ جهادی امکانپذیر نیست و
آنچه میتواند پیروزی قطعی در این میدان را نوید دهد، بصیرت رزمندگان و مجاهدان
جبهههای مختلف است. سنت خداوند بر این تعلق گرفته است که به یاری مؤمنان صادق
برخیزد. مقام معظم رهبری با اشاره به سنت یادشده میفرماید: هم در کلمات ائمّه (علیهمالسلام)، در کلمات رسول
خدا، اینها وجود دارد. «فَلَمّا رَأَی اللهُ صِدقَنا اَنزَلَ بِعَدُوِّنَا الکَبتَ وَ
اَنزَلَ عَلَینا النَّصر»(نهج
البلاغه،خطبه56). امیرالمؤمنین در نهجالبلاغه میفرماید: صادقانه وارد میدان
بشوید، ایستادگی بکنید، خدای متعال دشمن شما را سرکوب خواهد کرد و به شما نصرت
خواهد داد. این قاعدهی کلّی و قانون است.(۱۳۹۴/۱۰/۱۹بيانات در ديدار مردم قم)
4.
دشمنشناسی
یکی دیگر از مهمترین
ویژگیهای فرهنگ جهادی که در مقاومت اسلامی بسیار نقش افرین است، دشمنشناسی می
باشد؛ مقاومت با همه انواع آن در مقابل دشمن معنا پیدا می کند چه دشمن درونی باشد
و چه دشمن برونی و بدون شناخت دشمن، نمی توان در برابر آن مقاومت کرد. از سوی دیگر
از نگاه مقام معظم رهبری، وجود دشمن از ارکان همه انواع جهاد است. پس فرهنگسازی
جهادی در جامعه و حرکت بهسوی این نوع از فرهنگ، بدون شناخت دشمن ممکن نیست. مقام
معظم رهبری دراینباره میفرماید:
جهاد، آن عرضِ عریض و آن
عملِ شامل و عام و نافعِ تمامنشدنی است که در انواع و اَشکالِ مختلفْ تحقّق پیدا میکند...
معیارِ جهاد، شمشیر و میدان جنگ نیست. معیار جهاد، همان چیزی است که امروز در زبان
فارسی ما در کلمه «مبارزه» وجود دارد....در مبارزه، دو چیز حتماً لازم است: یکی جدّ
و جهد و تحرّکی و دوم مقابله با دشمن.... جهاد عبارت است از آن تلاشی که در برابر
یک چالش خصمانه از سوی طرف مقابل صورت میگیرد؛ این جهاد است. آنوقت معنای مدیریت
جهادی در اینجا این است که توجّه بکنید که حرکت علمی کشور و نهضت علمی کشور و
پیشرفت علمی کشور مواجه است با یک چالش خصمانه که در مقابل این چالش خصمانه شما که
مدیرید، شما که استادید، شما که دانشجو هستید، باید بایستید؛ این شد حرکت جهادی و
مدیریت دستگاه؛ چه مدیریت دانشگاه، چه مدیریت وزارت، چه مدیریت هر بخشی از بخشهای
گوناگون این عرصهی عظیم.(11/4/1393 ديدار با دانشجويان)
5.
خودباوری
اعتماد به نفس به معنی
باور آدمی به تواناییهای خود است. به نحوی که از هیچ کوششی فروگذار نکند و از
سختی راه ناامید نشود.(لواسانی و آذربایجانی،1391، ص121) برخی از دانشمندان غربی
همانند باری آل. ریس و رندا برانت اعتماد به نفس را اینگونه تعریف کردهاند: «آنچه
درباره خود میاندیشید و احساسی که درباره خود دارید و آن برآیند اطمینان به خود و
احترام به خویشتن است(اسلامی،۱۳۸۱،ص26-28).»
آنچه که باید در بعد
روانی اعتماد به نفس مدنظر قرار داد این است که هرگاه انسان برای رسیدن به هدفی که
عزم آن را دارد، از موانع راه و شکستهای احتمالی که ممکن است در بین راه دامنگیر
او شود، هراسی نداشته و تسلیم نشود و چون توانستن را باور دارد، حتماً به هدف خویش
نائل خواهد شد. بنابراین شک و تردید به خود راه ندادن و تسلیم نشدن در برابر سختیها،
موانع و شکستها انسان را به قلههای موفقیت خواهد رساند(اسلامی، 1381،ص26-28).
اگر مقصود کسی از اعتماد
بهنفس، این باشد که بهجای اعتماد به خدا و توکل بر او، تنها بر خودش متکی باشد،
این مفهوم از اعتمادبهنفس، مذموم است و مقصود دانشورانی که اعتمادبهنفس را
ناپسند میدانند، این معنی است(طباطبایی، 1393ق،ج4،ص374). از نگاه قرآن کریم، مسلمانان نباید بر ستمگران تكیه و
اعتماد كنند: «ولا تَركَنوا الَی الَّذینَ ظَلَموا فَتَمَسَّكُمُ النّارُ ...»(هود،113).
تكیه و اعتماد بر ستمگران در شكل وابستگی آشكار میگردد و وابستگی فرهنگی، سیاسی
یا اقتصادی نتیجهای جز اسارت و استثمار و نابودی استقلال ندارد(مکارم شیرازی و
دیگران،1375،ج9،ص220-221؛ زحیلی،1411ق،ج2،ص167-168؛فضل الله، 1419 ق،ج12،ص140-142).
از نگاه اسلام مسلمانان
وظیفه دارند با خودباوری و اعتمادبهنفس، استقامت کنند. به فرموده قرآن، اصحاب خاص
پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) در انجیل به زراعتی می مانند كه جوانههای آن بهتدریج
نیرومند شده و بر پای خود ایستاده است، بهگونهای كه كشاورزان را به شگفتی وامیدارد(طبرسی،
1415ق، ج9،ص192؛ مکارم شیرازی و دیگران
، 1375، ج22،ص115-117):
در بررسی سیره پیامبر اکرم
نیز مشاهده میشود که ایشان، یارانش را به اعتمادبهنفس تشویق می کرد(کلینی،
1375،ج2،ص139).
امام امت نیز در سخنان
خودشان به هر دو نوع از اعتمادبهنفس، یعنی اعتمادبهنفس منفی و مثبت اشاره کرده
است.
از نگاه امام خمینی، اعتمادبهنفس
منفی که همه باید از آن دوری کنند این است که کسی بهجای توکل و تکیه بر خداوند،
بر خودش متکی باشد(امام خمینی، 1378،ص47). ولی اعتمادبهنفس در کنار توکل و تکیه
بر خداوند از وظایف همه مؤمنان است(امام خمینی، 1394،ص137).
یکی از حیلهها و سیاستهای
دشمنان این است که سعی میکردند: «اعتمادبهنفس را در جامعه از بین ببرند تا
بتوانند بر فرهنگ ما حاکم شوند(امام خمینی،1378،ج7،ص57 ).»
مقام معظم رهبری، این خلف صالح امام امت، دقیقاً بر همان
سخنان و نظریات امام امت تأکید دارند. ایشان میفرماید: «در هر بخشی از بخشهای
گوناگون صنعتی و فنی و علمی و تحقیقاتی که ما با روحیهی جهادی وارد شدیم، پیش
رفتهایم. روحیهی جهادی یعنی چه؟ یعنی اعتقاد به اینکه «ما میتوانیم»؛ و کارِ
بیوقفه و خستگیناپذیر و استفاده از همهی ظرفیت وجودی و ذهنی و اعتماد به جوانها.(بيانات در ديدار کشاورزان۱۳۸۴/۱۰/۱۴.)
ii.
مؤلفههای عاطفی
برای ایجاد فرهنگ یا
رفتار خوب و شایسته در جامعه شناخت به تنهایی کافی نیست، چه بسا انسان می داند که
رفتاری مفید است با آن که به آن علم دارد، ولی برخلاف آن عمل می کند. مثال روشن
آن، علم به زیان های سیگار است. با آن که ضررهای زیادی برای سیگار نقل شده است و
با تجربه به اثبات رسیده است، چه بسا، پزشکانی که بیماران خود را از استعمال آن
منع می کنند، با این وجود خود مبتلا به آن هستند. از این رو، رفتارها تنها معلول
ادراک و شناخت نیستند. علاوه بر شناخت، نیروی دیگری وجود دارد که عامل آن احساسات
و عواطف است. برای تقویت مقاومت اسلامی، نیز باید به این عوامل دقت شود و در ادامه
به برخی از آنها اشاره می کنیم:
1.
شجاعت
شجاعت در لغت به معنای شدت و استحکام قلب در مواقع
خطر و نبردها است. (طریحی،1408ق،ج4،ص351؛ ابن منظور،1408ق،ج8،ص173 ). در علم اخلاق «شجاعت» یعنی انقیاد
و فرمانبرداری قوه غضبیه از برای عاقله تا آنکه آدمی خود را در مهالکی که عقل حکم
به احتراز از آنها کند نیفکند.شجاعت و
جهاد، در هر دو حوزه جهاد اصغر و جهاد اکبر، دو مقوله تفکیکناپذیرند. بدون شک،
جهاد اصغر بدون شجاعت امکان ندارد. در جهاد اکبر نیز برابر روایت مشهوری که گاه از رسول اعظم (صلیاللهعلیهوآله)(مجلسی،1403 ق،ج74،ص114 ) و گاه از حضرت علی (علیهالسلام)(مجلسی،1403ق،ج67،ص76)
نقل شده، شجاعترین انسانها کسی است که بتواند در برابر هوای نفس استقامت و بر آن
غلبه کند.
حضور در سنگرهای مختلف
جهادی و از آن بالاتر، ایجاد فرهنگ جهادی، لوازمی دارد که رشادت و شجاعت یکی از
ارکان و لوازم اصلی آن است. همراهی فرهنگ جهادی با مقاومت اسلامی، از مجاهدان
افرادی می سازد که از کوه قویتر هستند که اگر از مکر دشمنان کوهها را از جا کنده
شود (ابراهيم: 46)، آنان استقامت ورزیده و مقاومت می کنند
ایجاد فرهنگ جهادی، بدون تقویت روحیه شجاعت و رشادت امکانپذیر نیست.
مقام معظم رهبری در این باره میفرماید: «روحیه جهادی لازم است. ملّت ما از اوّل
انقلاب تا امروز در هرجایی كه با روحیه جهادی وارد میدان شده، پیش رفته؛ این را
ما در دفاع مقدّس دیدیم، در جهاد سازندگی دیدیم، در حركت علمی داریم مشاهده میكنیم.
اگر ما در بخشهای گوناگون، روحیه جهادی داشته باشیم؛ یعنی كار را برای خدا، با
جدّیت و بهصورت خستگیناپذیر انجام دهیم - نه فقط بهعنوان اسقاط تكلیف - بلاشك
این حركت پیش خواهد رفت.(1/1/1390)
2.
خستگیناپذیری
تنبلی، سستی، خستگی،
خمودگی، تلف کردن بیهوده عمر و... بههیچوجه با فرهنگ جهادی و مقاومت اسلامی همگون
و همنوا نبوده بلکه در دو جبهه متقابل قرار دارند.
با بررسی آیات قرآن مجید
به این مهم دست مییابیم که بین جهاد و پرهیز از تنبلی ارتباط مستقیمی وجود دارد.
خداوند در قرآن کریم گاه با ارائه نمونههایی از سستی مسلمانان، آثار و ضررهای آن
را گوشزد میکند که نبرد احد یکی از آن موارد است(آل عمران: 152)
همچنین خداوند در آیه 72
از سوره نساء با اشاره به تنبلی برخی به این نکته کلیدی اشاره میکند که اینان، نهتنها
تنبلاند بلکه دیگران را نیز به تنبلی فرا میخوانند: «وَ إِنَّ مِنْكُمْ لَمَنْ لَیبَطِّئَنَّ
فَإِنْ أَصابَتْكُمْ مُصیبَةٌ قالَ قَدْ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَی إِذْ لَمْ أَكُنْ مَعَهُمْ
شَهیداً»
واژه لیبطئن از ماده «بطؤ»
به معنی كندی در حركت میباشد و چنانکه جمعی از اهل لغت و مفسران ذكر كردهاند هممعنی
لازم و هم متعدی دارد یعنی هم خودشان در حركت كندند و هم دیگران را تشویق به این كار
میكنند و شاید با توجه به اینكه جمله از باب تفعیل است فقط معنی متعدی را دارد منتها
گاهی خود را وادار بهکندی میكند و گاهی دیگران را!(مکارم شیرازی ودیگران،1375،ج4،ص5)
برخی از مفسران معتقدند
منظور از افراد سستعنصر در آیه منافقانند(طبرسی،1415ق،ج3،ص114؛مکارم شیرازی و دیگران،1375،ج4،ص5 ) ولی برخی دیگر
از مفسران همانند علامه طباطبایی معتقدند: كلمه «منكم» حكایت از این دارد كه
كوتاهیكنندگان در امر جهاد از مؤمنان بودند نه از منافقان(طباطبایی،1393ق،ج4،ص417). این آیه نیز بهخوبی بر این نکته دلالت دارد که خستگیناپذیری
از ارکان جهاد در همه زمینههاست.
در بررسی تاریخ نیز به
این نتیجه میرسیم که بین خستگیناپذیری و جهاد با تقویت مقاومت اسلامی، رابطه
تنگاتنگی وجود دارد؛ چنانکه تنبلی و سستی با روحیه جهادی هیچگاه جمع نمیشود.
جریان حضرت موسی (علیهالسلام) و بنیاسرائیل شاهد مناسبی بر این
ادعاست.
پس از رد شدن موسی و بنیاسرائیل
از دریای نیل و هلاکت فرعون، خداوند آنها را مأمور كرد كه داخل سرزمین مقدس شوند.
همین كه به رود اردن رسیدند، از ورود به آنجا دچار ترس شدند. موسی از هر قبیلهای یكی
از مأمور كرد به آن سرزمین روند و موقعیت و وضع مردم آنجا را شرح دهند. آنها رفتند
و با مردمی نیرومند روبرو شدند. پس از بازگشت، آنچه را دیده بودند برای موسی شرح دادند،
موسی به آنها دستور داد كه مطلب را كتمان كنند. ولی برخی از آنها از فرمان موسی (علیهالسلام)
سر باز زدند. وقتی خبر یادشده بین مردم منتشر شد. قوم گفتند: اگر داخل شویم، زنان و
فرزندان ما اسیر دست آنها خواهند شد. در این هنگام دو تن از یاران واقعی حضرت
موسی به بنیاسرائیل گفتند: «شما از دروازه شهر وارد بشوید هنگامیکه وارد شدید،پیروز
خواهید شد» ولی آنان باز هم سرپیچی کردند و تصمیم گرفتند به مصر باز گردند. خداوند
به موسی وحی كرد كه: آنها به كیفر كردارشان به مدت چهل سال در بیابان سرگردان خواهند
شد. در این مدت، اکثر آنان مردند و فرزندانشان بزرگ شدند و به جنگ «اریحا» رفتند و
آنجا را فتح كردند.
آیات 20 تا 26 سوره مائده
به داستان فوق اشاره دارد.
آیات 38 به بعد از سوره
توبه نیز بر این نکته دلالت میکند که سستی و تنبلی با آمادگی برای جهاد هماهنگی
ندارد. این آیه به نبرد تبوک اشاره دارد. نبرد با امپراطوری روم، گرمای هوا و... دستبهدست
هم داده و رفتن بهسوی میدان جنگ را فوقالعاده بر مسلمانان مشكل میساخت تا آنجا كه
بعضی در اجابت دعوت پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) تردید و دودلی نشان میدادند!
آیات 38 به بعد سوره توبه نازل شد و با لحنی قاطع و كوبنده به مسلمانان هشدار داد و
اعلامخطر كرد و آنها را آماده این نبرد بزرگ ساخت(طبرسی،1415ق،ج5،ص47؛ مکارم شیرازی
ودیگران، 1375،ج7،ص413)
خداوند در آیه 39 این سوره
مجدداً مردم را از سستی و تنبلی در امر جهاد بازداشته و فرمود:اگر [برای
جهاد] بیرون نروید، شما را به عذابی دردناك عقوبت خواهد کرد.
توبیخ سست عنصران در آیات
بعدی نیز بهگونهای تکرار شده تا در آیه 45 و 46 این سوره یکبار دیگر از
رزمندگان میخواهد که خستگیناپذیر بوده و برای جهاد آماده شوند و سست عنصران را
بهشدت توبیخ میکند.
همانگونه که سستی در
جهاد ظاهری باعث شکست میشود، سستی در دیگر عرصههای جهادی نیز باعث شکست میشود.
از این رو همه مؤمنان وظیفه دارند در برابر دشمنان با قدرت ایستادگی کرده و لحظهای
به خودشان سستی راه ندهند: «یا أَیهَا الَّذینَ
آمَنُوا إِذا لَقیتُمْ فِئَةً فَاثْبُتُوا وَ اذْكُرُوا اللَّهَ كَثیراً
لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ»؛(انفال:
45) ای كسانی كه ایمان آوردهاید! هنگامیکه با گروهی رو به رو میشوید، ثابتقدم باشید!
و خدا را فراوان یاد كنید تا رستگار شوید!
با توجه به نقشی که خستگیناپذیری
در فرهنگ جهادی دارد، مقام معظم رهبری نیز بارها بر رابطه شاخهها و اشکال مختلف
جهاد با پرهیز از سستی و تنبلی تأکید کردهاند از جمله فرمود:
اگر ما در بخشهای گوناگون، روحیه جهادی داشته باشیم؛ یعنی كار را
برای خدا، با جدّیت و بهصورت خستگیناپذیر انجام دهیم- نه فقط به عنوان اسقاط
تكلیف- بلاشك این حركت پیش خواهد رفت.(1/1/1390)
3.
مسئولیتپذیری
از نگاه اسلام، جامعه
همانند پیکر واحدی است و همه باید با یکدلی و مهربانی در راستای برآوردن حاجات و
برطرف کردن مشکلات دیگران بکوشند. مسئولیت پذیری اجتماعی باعث تقویت جامعه اسلامی
می شود. پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) میفرماید:مؤمنان از نظر
مهرورزی و عطوفت نسبت به یکدیگر مانند یک پیکرند که هرگاه عضوی از آن دچار درد میشود
سایر اعضا از راه تب و بیداری و ناراحتی همدردی خود را با آن عضو ابراز میدارند و
به کمکش میشتابند(نوری،1408ق،ج12،ص424؛
مجلسی،1403 ق،ج71،ص234).
همچنین فرمود: کسی که در
هر صبحگاهی به امور مسلمانان همّت نگمارد و در اندیشه کارهای آنان نباشد از آنها
نیست و کسی که بشنود مردی فریاد میزند و کمک میطلبد و به او کمک نکند؛ مسلمان
نیست(کلینی، 1375، ج2،ص164).
مقام معظم رهبری نیز
بارها بر مسئولیتپذیری فردی و اجتماعی تأکید کردهاند بهعنوان نمونه فرمودند:
ما هر كداممان در هر جائی كه هستیم، باید برای سرنوشت كشور و
برای آینده كشور، احساس مسئولیت و تعهد كنیم و بدانیم كه میتوانیم نقش ایفا
كنیم... همه باید احساس مسئولیت كنند. با احساس مسئولیت همگانی و همهجانبه و با
هدایت دستگاههای مسئول كشور ... ملت ایران خواهد توانست بر همه مشکلات فائق
بیاید.(11/2/1387 بيانات در ديدار با مردم شيراز)
iii.
مؤلفههای
کنشی یا رفتاری
«بینش» و «گرایش» موجب پیدایش «کنش» یعنى
رفتار مى شود. مؤلفههای بینشی و گرایشی فرهنگ جهادی نیز کنش ساز و رفتارآفرین
هستند. در ادامه به کنش های مقاومت سازِ فرهنگ جهادی اشاره می کنیم.
1.
مدیریت جهادی
مدیریت را هنرِ ایجاد
هماهنگی و نظارت بر افراد برای رسیدن به هدف معین(جولیوس
گولد،1384،ص766) یا علم و هنرِ هماهنگ كردن، رهبری و
مهار فعالیتهای دستهجمعی برای نیل به هدفهای مطلوب با حداكثر كارآیی دانستهاند
(شفیعی و مسعودی،1385،ص94)
در قرآن کریم بر مدیریت
تأکید شده و از نظر عقل نیز مدیریت، یکی از مهمترین ارکان و بلکه اصلیترین رکن
جامعه است. مدیران لایق همیشه جامعه را بهسوی اهداف والا سوق داده و مدیران
نالایق باعث شکست جوامع و گاه نابودی آن میشوند.
با توجه به اهمیت مدیریت
جوامع، برای ایجاد فرهنگ جهادی نیز مدیریت و رهبری یکی از عرصههای اصلی برای
ایجاد فرهنگ جهادی است.
با نگاهی به صدر اسلام در
مییابیم، مهمترین دلیل ایجاد فرهنگ جهادی در جامعه نبوی، مدیریت جهادی شخص رسول
خدا بود. بهعنوان نمونه، اولین اقدام پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله)
ساختن مسجد قبا بود. (ابن اثیر،1407ق، ج3، ص630؛ قلقشندي، 1411ق،
ج1،ص397). آن حضرت به همراه دیگر صحابه، به ساخت مسجد همکاری می کرد (دیاربکری،1283ق،ج1،ص338 ) که نشانه مدیریت جهادی آن حضرت است.
این روش مدیریتی پیامبر در سایر حوزههای
اجتماعی نیز بهخوبی نمود و ظهور داشت. آن حضرت در همه حوادث تلخ و شیرین، نمونه و
الگوی کاملی از مدیریت جهادی را به نمایش میگذاشتند. بهعنوان نمونه آن حضرت در
نبردها از همه یارانش شجاعتر و به دشمن نزدیکتر بود. حضرت علی (علیهالسلام) در
این مورد میفرماید: هنگامی که شعلههای نبرد برافروخته میشد، ما به رسول خدا
پناه میبردیم و هیچکس از ما [مسلمانان] به دشمن نزدیکتر از آن حضرت نبود(ابن
ابی حدید،1378ق ).
به این ترتیب، حضرت محمد (صلیاللهعلیهوآله)
به مسلمانان و یاران خود عملاً درس استقامت، مبارزه و دفاع از کیان اسلام را میآموخت.
فرق این نوع
مدیریت که از ترکیب اضافی (جهادی یا اسلامی) برخوردار است، با مدیریت مطلق در این
است که مبنای آن را نظام ارزشی اسلام میسازد
از بررسی سخنان مقام معظم رهبری نیز میتوان به این نکته دست یافت
که فرهنگ جهادی بدون استقامت مدیران و مدیریت جهادی، امکانپذیر نیست. ایشان دراینباره
میفرماید: با حرکت عادی نمیشود پیش رفت؛ با حرکت عادی و احیاناً خوابآلوده و بیحساسیت
نمیشود کارهای بزرگ را انجام داد؛ یک همت جهادی لازم است، تحرک جهادی و مدیریت
جهادی برای کارها لازم است. باید
حرکتی که میشود، هم علمی باشد، هم پرقدرت باشد، هم با برنامه باشد و هم مجاهدانه
باشد.(20/12/1392) ایشان در جای دیگری میفرماید:
اگر مدیریت جهادی یا همان كار و تلاش با نیت الهی و مبتنی بر علم و
درایت حاكم باشد، مشكلات كشور، در شرایط كنونی فشارهای خباثت آمیزِ قدرتهای جهانی
و در شرایط دیگر، قابلحل است و كشور حركت رو به جلو را ادامه خواهد داد.(23/12/1392)
2.
سرعت عمل
سرعت عمل نیز یکی از
مؤلفههای مقاومت سازِ فرهنگ جهادی است که در آیات نیز به آن اشاره شده و لازمه
تقویت مقاومت اسلامی است.
خداوند در سوره مؤمنون، چگونگی
حال مؤمنان و سرعت كنندگان در خیرات را ضمن چند آیه بازگو میكند و صفات اساسی آنها
را تشریح مینماید. از جمله می فرماید خداوند پس از یادکرد از صفاتی همانند بیمناک
بودن از خداوند، ایمان به آیات الهی، پرهیز از شرک و خودبزرگبینی، مؤمنان را
کسانی معرفی میکند كه در خیرات سرعت میكنند و از دیگران پیشی میگیرند: «أُولئِكَ یسارِعُونَ فِی الْخَیراتِ
وَ هُمْ لَها سابِقُونَ»(مومنون،61).
تعبیر به «یسارعون» فعل
مضارع از باب «مفاعله» است که استمرار و ثبات را می رساند. تعبیر یاد شده وضع حال مؤمنان
را در یك مسابقه مستمر كه بهسوی مقصدی بزرگ و پر ارزش انجام میشود، مشخص میكند و
نشان میدهد آنها چگونه در برنامه اعمال صالح با یكدیگر رقابت سازنده و مسابقه بیوقفه
دارند(مکارم شیرازی و دیگران،1375،ج14،ص265).
در آیه 144 سوره آلعمران
نیز بر مسابقه سازنده و رقابت نیکوکارانه در کارهای خیر اشاره میکند: به خدا و روز
دیگر ایمان میآورند امر به معروف و نهی از منكر میكنند و در انجام كارهای نیك، پیشی
میگیرند و آنها از صالحانند.
علاوه بر دو آیه یادشده
خداوند به ما دستور میدهد در خیرات از یکدیگر پیشی بگیریم: «فَاسْتَبِقُوا الْخَیراتِ»(بقره،148؛ مائده،48) و در آیاتی از مسلمانان
پیشگام و فضیلت آنان سخن میگوید(توبه،100)، همگی بر لزوم سرعت عمل دلالت دارد.
مسابقه در خیرات، با
مفهوم فرهنگ جهادی عجین است. کسانی که دارای فرهنگ جهادی باشند، سعی میکنند
همانند مجاهدان جبهه نظامی در رویارویی با دشمن از یکدیگر پیشی بگیرند. تا عقبماندگیها
جبران شود.
سرعت عمل در حال حاضر و
در کشور عزیز ما از اهمیت بیشتری برخوردار است زیرا باعث میشود عقبماندگیها با
سرعت بیشتری جبران شود؛ از این رو سکاندار انقلاب اسلامی بارها بر سرعت بخشی در
امور و بهویژه بر سرعت پیشرفت علمی تأکید کردهاند:
ما داریم در میدان علم
پیش میرویم؛ خیلی هم افتخار میکنیم، ... پیشرفت علمی بلاشک وجود دارد، سرعتش هم
خوب است- منتها ما با وجود همین پیشرفتی که داریم، عقبیم! این را که نباید خودمان
فراموش کنیم؛ ما خیلی عقبیم! ما را سالهای سال عقب نگهداشتند... ما باید به این
سرعت پیشرفت خیلی اهّمیت بدهیم.(۱۳۹۴/۰۸/۲۰)
بین سرعت عمل و شتابزدگی
تفاوت وجود دارد. شتابزدگی و عجله بیجا از شیطان است و غالباً باعث مشکلات
فراوانی خواهد شد. مقام معظم رهبری دراینباره گوید:
سرعت را با دقت همراه كنید. سرعت غیر از شتابزدگی است؛ شتابزدگی
بد است. سرعت وقتی با دقت همراه شد، كار معقول و صحیح است. سرعتِ بدون دقت، میشود
شتابزدگی.(6/6/1385 ديدار با رئيس جمهور و اعضاي هيئت دولت)
3.
تعاون
یکی دیگر از بایستههای
مقاومت آفرین در فرهنگ جهادی، داشتن روحیه تعاون و همکاری و در یککلام «کار گروهی»
است.
تعاون به معنای همیاری و
همپشت شدن(دهخدا،1373،ج4،ص5950) ، نصرت دادن و كمك رساندن (مصطفوی،1374،ج8،ص268)
و یكدیگر را كمك كردن است(کفعمی،1403ق،ص439 ). قرآن کریم بارها و با اشکال مختلف بر
لزوم تعاون بین مؤمنان تأکید کرده است.
یکی از آیاتی که بهصراحت
همه مؤمنان را به تعاون و همکاری دعوت میکند آیه زیر است: «... تَعاوَنُوا عَلَی
الْبِرِّ وَ التَّقْوی وَ لا تَعاوَنُوا عَلَی الْإِثْمِ وَ الْعُدْوانِ وَ
اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ شَدیدُ الْعِقابِ»؛(مائده،2) مقصود آیه این است كه جامعه اسلامی، وظیفه دارد بر ایمان
و عمل صالح ناشی از خداترسی اجتماع كنند و این همان صلاح و تقوای اجتماعی است و در
مقابل آن همکاری بر گناه و تعدی به حقوق مردم و سلب امنیت از جان و مال و ناموس
آنان است (طباطبایی، 1393ق، ج5، ص163)
آیه 200 سوره آل عمران نیز
بر لزوم تعاون و استقامت عمومی دلالت دارد: «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اصْبِرُوا
وَ صابِرُوا وَ رابِطُوا وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ». اين آيه
شريفه چند دستور آمده است که عمل به آنها در سایه فرهنگ جهادی، تعاون، همگرایی،
تعاضد و استقامت اسلامی امکان پذیر و نتيجه آن فلاح و رستگاري جامعه است. دستورهای
يادشده عبارتاند از: 1- «اصبروا» یعنی استقامت و صبر و ايستادگي در برابر حوادث
2- «صابروا» از "مصابره" (باب مفاعله) به معني صبر و استقامت در برابر صبر
و استقامت ديگران و به تعبیر دیگر، همکاری در استقامت است.(رک: مکارم شيرازي و ديگران،
1375، ج3، ص 234؛ ابن عاشور، 1420ق، ج3، ص 318. فضل الله، 1419ق، ج6، ص 475)
مصابره و مقاومت يادشده شامل همه عرصههاي فرهنگي، اجتماعي، سياسي و اقتصادي ميشود.
(صادقی تهرانی، 1365ش، ج6، ص 138) 3- «رابطوا»، و مصدر آن یعنی مرابطه به معني مراقبت
از مرزها آمده است. "مرابطه" معني وسيعي دارد كه هرگونه آمادگي براي دفاع
از خود و جامعه اسلامي را شامل ميشود. این مفهوم نيز اجتماعي و دستوري همگاني است
که با تعاون امکان تحقق دارد و با استقامت امت اسلام ميتوان به مرابطه واقعي
رسيد. (ابن عاشور، 1420ق، ج3، ص 318)
از نگاه نافذ مقام معظم
رهبری، یکی از آسیبهای اصلی که باعث شده فرهنگ کار در جامعه ما ضعیف باشد، عدم
تعاون و همکاری است ایشان میفرماید:
چرا فرهنگ کار جمعی در
جامعه ما ضعیف است؟ این یک آسیب است. با اینکه کار جمعی را غربیها به اسم خودشان
ثبت کردهاند، اما اسلام خیلی قبل از اینها گفته است: «تعاونوا علی البرّ و التّقوی» یا «و اعتصموا بحبل اللّه جمیعاً»؛ یعنی حتّی اعتصام به حبلاللّه هم باید دستهجمعی
باشد «و لا
تفرّقوا».(بيانات در ديدار
جوانان خراسان شمالي 23/7/1391.)
آیتالله خامنهای نهتنها
راهحل برونرفت از مشکلات داخلی بلکه راهحل مشکلات جامعه اسلامی را هم تعاون میداند.
(ديداربا مسئولان نظام ۱۳۹۵/۰۹/۲۷) و تعاون یاد شده تنها در سایه
فرهنگ جهادی امکان پذیر است.
g.
نتایج
پژوهش
1)برای نظریه پردازی در باره مقاومت اسلامی، که
مورد تأکید مقام معظم رهبری قرار دارد، باید همه مؤلفههای مقاومت اسلامی واکاوی
شود.
2) بین
«فرهنگ جهادی» و «مقاومت اسلامی»، رابطه دو سویه و تأثیر و تأثر متقابل وجود دارد.
3)برای تقویت مقاومت اسلامی، باید به مؤلفههای سه
گانه بینشی، گرایشی و کنشی فرهنگ جهادی توجه شود.
4)خدامحوری، ولایت مداری، بصیرت، دشمن شناسی و
خودباوری مهمترین مولفههای بینشی فرهنگ جهادی هستند که در سخنان امام خامنهای
نیز به آن اشاره شده است.
5)از میان مؤلفههای عاطفی فرهنگ جهادی، شجاعت،
خستگی ناپذیری و مسئولیت پذیری، از لوازم اصلی مقاومت جامعه اسلامی است.
6)از بین مؤلفههای کنشی فرهنگ جهادی، مدیریت
جهادی، سرعت عمل و تعاون در تقویت مقاوم اسلامی نقش کلیدی دارند.
h.
منابع
1.قرآن کریم
2.نهج
البلاغة
3.ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، (م.630ق.)، به کوشش القاضی، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1407ق.
4.ابن تیمیه، التفسیر الكبیر، (م.728ق.)، به کوشش عبدالرحمن عمیره، بیروت،
دار الکتب العلمیه، 1408ق.
5.ابن عاشور، التحریر و التنویر، 1420ق، بیروت:موسسه
التاریخ.
6.ابن منظور، لسان العرب، (م.711ق.)، به کوشش علی شیری، بیروت، دار
احیاء التراث العربی، 1408ق.
7.اسلامی، علی
اعتماد به نفس، تهران:
مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۱
8.امام
خمینی ،سید روح الله،آداب
الصلاة، (م.1368ش.)،
نشر آثارالامام قدس سره، 1378ش.
9.امام خمینی، روح الله، صحیفه امام، مجموعه آثار امام خمینی (بیانات، پیام ها، مصاحبهها، احکام،
اجازات شرعی ونامهها) تهران: مؤسسه تنظیم ونشرآثارامام خمینی(س)، 1378.
10.
امام خمینی، سید
روحالله، ولایت فقیه، ۱۳۹۴، موسسه نشر تنظیم و نشر آثار امام خمینی ره.
11.
تهانوى،
محمد على، موسوعة كشاف اصطلاحات الفنون والعلوم، بیروت، مكتبة لبنان ناشرون، 1996
م.
12.
جبعی
عاملی ،زين الدين، الروضة البهيّة فى شرح اللمعة الدمشقية، الروضة البهيّة، 966
ق، مكتبة الداورى، قم، 1410 ق.
13.
14.
جولیوس گولد، فرهنگ علوم اجتماعی، ترجمه: گروهی از
مترجمان، کوشش زاهدی، تهران، مازیار، 1384ش.
15.
خامنهای،
سیدعلی ، حوزه وروحانیت در آئینه رهنمودهای مقام معظم رهبری، تهران، سازمان
تبلیغات اسلامی ،1375
16.
خویی، سيد ابوالقاسم الموسوى، منهاج الصالحين، بيست و هشتم، قم، مدينه
العلم، مهر، 1410 ق.
17.
دهخدا، لغت نامه، (م.1334ش.) و دیگران، مؤسسه لغت نامه و دانشگاه تهران، 1373ش.
18.
دياربکري،
حسن بن محمد بن الحسن، تاريخالخميس في احوال انفس النفيس، ج ۱، ص ۳۳۸، بيروت.
19.
راغب، مفردات، (م.425ق.)، به کوشش صفوان
داودی، دمشق، دار القلم، 1412ق.
20.
رفیق العجم، مصطلحات التصوف الاسلامی، بیروت، مکتبة لبنان ناشرون،
1999م.
21.
روحانی، سید محمد صادق، فقه الصادق علیهالسلام، قم، دار الکتاب، 1413ق.
22.
زحیلی، وهبة، المنیر،بیروت، دار الفکر المعاصر، 1411ق.
23.
سجستانی، سلیمان، سنن ابی داود،(م.275ق.)، به کوشش سعید محمد اللحام، بیروت، دار الفکر، 1410ق.
24.
سيد ابن
طاوس، اللهوف على قتلى الطفوف، تهران: نشر جهان، 1348
25.
شفیعی عین
الله و مسعودی عصمت،"آشنایی با مدیریت مشارکتی ونقش آن در بهبود بهره وری،
فصلنامه مدیریت فردا، شماره 15 و 16، پاییز و زمستان 1385"
26.
شنقیطی، محمد امین، اضواء البیان،(م.1393ق.)، بیروت، دار الفکر، 1415ق.
27.
شوكانى
محمد بن على، فتح القدير، دار ابن كثير، دار الكلم الطيب - دمشق، بيروت، چاپ اول،
1414 ق.
28. صادقی،
محمد، اهمیت فرهنگ از منظر آیات و روایات، قم: مرکز پژوهش های اسلامی صدا و سیما،
چاپ: اول، 1393
29.
صدوق، الامالی، (م.381ق.)، قم، البعثه،
1417ق.
30.
طباطبائی، سید
محمد حسین، المیزان، (م.1402ق.)، بیروت، اعلمی، 1393ق.
31.
طبرسیمجمع البیان، (م.548ق.)، به کوشش گروهی از
علماء، بیروت، اعلمی، 1415ق.
32.
طریحی، مجمع البحرین، (م.1085ق.)،
به کوشش الحسینی، تهران، فرهنگ اسلامی، 1408ق.
33.
طوسى،
محمد (شيخ طوسى) التبيان فى تفسير القرآن (تحقيق: احمد حبيب قيصر العاملى) مكتب
الاعلام الاسلامى، 1409 ق
34.
فراهیدی، العین (ترتیب العین)، (م.175ق.)، به کوشش المخزومی و دیگران، قم، اسوه، 1414ق.
35.
فضل
الله، سید محمد حسین، تفسیر من وحى القرآن، بیروت، دارالملاك، 1419 ق.
36.
قاسمی، تفسیر قاسمی (محاسن التأویل)، (م.1332ق.)، به کوشش محمد باسل، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1418ق.
37.
قرشی، علی اکبر، قاموس
قرآن، تهران، دار الکتب الاسلامیه، 1371ش.
38.
قلقشندي،
علي بن احمد بن عبدالله ، نهايةالارب في معرفة انساب العرب، دار الکتب العلمیة، بيروت،1411ق
39.
کحلانی، سبل السلام، (م.1182ق.)، مصر، مصطفی البابی، 1379ق.
40.
کفعمی، المصباح، (م.905ق.)، بیروت، اعلمی، 1403ق.
41.
کلینی، کافی: (م.329ق.)، به کوشش غفاری، تهران، دار الکتب الاسلامیه، 1375ش.
42.
لواساني،
سيدمحمدرضا؛ آذربايجاني، مسعود؛ الگوي اعتماد به نفس در اخلاق اسلامي، مجله اسلام و
روان شناسي (علمي. پژوهشي)، بهار و تابستان 1391، سال ششم. شماره 10.
43.
مجلسى، بحارالانوار،
(م. 1110 ق.)، بیروت، دار احیاء التراث العربى، 1403 ق.
44.
محمدی ری شهری،محمد، میزان الحکمه، قم، دار الحدیث، 1416ق.
45.
محمودي
بختياري،عليقلي، زمینه فرهنگ
و تمدن ایران تهران: پاژنگ، -۱۳۶۸.
46.
مدرسى،
سيد محمد تقى، من هدى القرآن تهران، دار محبى الحسين، 1419 ق
47.
مصطفوی، التحقیق، تهران،
وزارت ارشاد، 1374ش.
48.
مطهری،
1376مجموعهآثاراستادشهيدمطهرى، ج22، ص:
49.
مظاهری،
مثلث ایمان، ص71، قم انتشارات دار الحدیث،1390
50.
معین، محمد، فرهنگ معین، تهران: کتاب راه نو، 1381
51.
مکارم شیرازی و دیگران، نمونه، تهران،
دار الکتب الاسلامیه، 1375ش.
52.
مناوی، فیض القدیر، (م.1031ق.)،
به کوشش احمد عبدالسلام، بیروت، دار الکتب العلمیه، 1415ق.
53.
نجفی، جواهر الکلام، (م.1266ق.)، به کوشش قوچانی و دیگران، بیروت، دار
احیاء التراث العربی.]بی تا[
54.
نوری، مستدرک الوسائل، (م.1320ق.)، بیروت، آل البیت:، 1408ق.
55.
سایت
مقام معظم رهبری: http://farsi.khamenei.ir/